نوروز این پیری که غبار قرنهای بسیار بر چهرهاش نشسته است در طول تاریخ کهن خویش، روزگاری در کنار مغان، اوراد مهرپرستان را خطاب به خویش میشنیده است؛ پس از آن، در کنار آتشکدههای زردشتی، سرود مقدس موبدان و زمزمة اوستا و سروش اهورامزدا را به گوشش میخواندهاند؛ از آن پس، با آیات قرآن و زبان الله از او تجلیل میکردهاند و در همة این چهرههای گوناگونش، این پیر روزگارآلود، که در همة قرنها و با همة نسلها و همة اجداد ما- از اکنون تا روزگار افسانهای جمشید باستانی- زیسته است و با همهمان بوده است، رسالت بزرگ خویش را، همه وقت، با قدرت و عشق و وفاداری و صمیمیت انجام داده است و آن، زدودن رنگ پژمردگی و اندوه از سیمای این ملت نومید و مجروح است و درآمیختن روح مردم این سرزمین بلاخیز با روح شاد و جانبخش طبیعت و، عظیمتر از همه، پیوند دادن نسلهای متوالی این قوم که بر سر چهار راه حوادث تاریخ نشسته و همواره تیغ جلادان و غارتگران و سازندگان کله منارها بند بندش را از هم میگسسته است و نیز پیمانیگانگی بستن میان همة دلهای خویشاوندی که دیوار عبوس و بیگانة دورانها در میانهشان حائل میگشته و درة عمیق فراموشی میانشان جدایی میافکنده است.
و ما، در این لحظه، در این نخستین لحظات آغاز آفرینش، نخستین روز خلقت، روز اورمزد، آتش اهورایی نوروز را باز برمیافروزیم و در عمق وجدان خویش، به پایمردی خیال، از صحراهای سیاه و مرگزدة قرون تهی میگذریم و در همة نوروزهایی که در زیر آسمان پاک و آفتاب روشن سرزمین ما برپا میشده است، با همة زنان و مردانی که خون آنان در رگهایمان میدود و روح آنان در دلهایمان میزند شرکت میکنیم و بدینگونه، “بودن خویش” را، به عنوان یک ملت، در تندباد ریشه برانداز زمانها و آشوبِ گسیختنها و دگرگون شدنها خلود میبخشیم و، در هجوم این قرن دشمنکامی که ما را با خود بیگانه ساخته و، “خالی از خویش”، بردة رام و طعمة زدوده از “شخصیت” این غرب غارتگر کرده است، در این میعادگاهی که همة نسلهای تاریخ و اساطیر ملت ما حضور دارند، با آنان پیمان وفا میبندیم و “امانت عشق” را از آنان به ودیعه میگیریم که “هرگز نمیریم” و “دوام راستین” خویش را به نام ملتی که در این صحرای عظیم بشری، ریشه در عمق فرهنگی سرشار از غنی و قداست و جلال دارد و بر پایة “اصالت” خویش، در رهگذر تاریخ ایستاده است، “بر صحیفة عالم ثبت” کنیم.
آداب و رسوم نوروزی همه سرچشمهای کهن دارند و از نظر گاه دانش مردمشناسی بسیار جالب توجه برای مطالعه هستند. ایرانیان عقیده داشتند که سرنوشت انسان و جهان در سالی که در پیش است، در نوروز تعیین میشود. گفته میشد که در این روز زرتشت با خدا گفتگویی پنهانی داشت و در این روز نیکبختیها برای مردمان زمین، تقسیم میگردد و از این روست که ایرانیان آن را روز امید نامند.
خوان نوروزی
ایرانیان عقیده داشتند که در ایام نوروز ارواح درگذشتگان از جایگاه آسمانی خود به زمین و به خانههای خویش باز می گردند. بازماندگان برای پذیرایی از آنها سفرهای رنگین میگستراندند و انواع خوراکها و نوشاکها را در آن مینهادند تا ارواح درگذشتگان از پذیرایی و صفا و پاکیزگی بازماندگان، دل خوش شده و آنان را برکت عطا کنند. این رسم توجیه سفره نوروزی یا هفت سین شد. استاد پورداود هفت سین را همان خوانی که جهت درگذشتگان میگستردند، میداند.
کاشت حبوبات جهت تفال زدن
یکی از آیینهای که پیش از نوروز تدارک آن مرسوم بوده، پروردن سبزه میباشد. به موجب روایتی کهن، بیست و پنج روز پیش از عید، ستونهایی از خشت خام اطراف حیاط دربار برپا میکردند و بر فراز هر ستونی نوعی دانه از حبوبات میکاشتند و خوبی و بدی رویش غلات را در سالی که در پیش بود، از چگونگی روییدن آن پیش بینی میکردند. معمول بود به رشد این دانهها نگریسته و هر یک از دانههایی که بهتر بار آمده بود، تفال میزدند که آن محصول در سال بیشتر خواهد بود. در خانهها نیز در ظروف ویژه سبزه به عمل میآوردند. هر کدام از مردمان در ظرفی یا چیزی مانند آن اقلامی از دانهها از قبیل گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، نخود، کنجد، باقلا، ذرت، و ماش میکاشتند.
جشن و مراسم آب پاشی
از جمله مراسم بسیار مشهور و سنتی معتبری که در نوروز انجام میشد، رسوم آبریزگان یا شست و شو و غسل و آب پاشیدن به یکدیگر بوده است. در جشن آبریزگان و به کار بردن آب، برای تطهیر و برای اطمینان یافتن از باران کافی بوده است. ابوریحان بیرونی میگوید مردمان هنگام سپیدهدم این روز، خود را میشستند و در آب کاریزها و آبگیرها، غوطهور میشدند در این روز مردمان به یکدیگر آب میپاشیدند، به همان دلیلی که خود را میشستند و سبب آن همان اغتسال است. برخی گفتهاند که علت این است که در کشور ایران دیرگاهی باران نبارید، ناگهان به ایران سخت ببارید و مردم به این باران تبرک جستند و از این آب به یکدیگر پاشیدند و این کار همین طور در ایران مرسوم بماند.
به نظر میرسد جشن آبریزگان اصلی همان تیرگان باشد و در نوروز عبارت بودهاست از غسل و شست و شو و آماده شدن از لحاظ سنن دینی جهت حلول سال نو.
هدایای نوروزی
در نوروز و مهرگان رسم بود که نمایندگان و بزرگان و فرمانروایان ایالات و اشراف و عامه مردم هر یک به توانایی و استطاعت، هدایایی را به دربار اهدا میکردند.
در نوروز مردم بیکدیگر شیرینی هدیه میدادند و این رسم در دوران ساسانی همگانی بودهاست. در نوروز بزرگ، پیش از لب به سخن گشودن، شکر میخورند و بر خود روغن میمالند تا از انواع بلایا در طول سال، در امان باشند.
جشن سوری پایان سال
یکی از جشنهای آتش مرسوم جشن سوری پایان سال بود. این جشن در یکی از چند شب آخر سال که مسلماً چهارشنبه نبوده است برگزار میشدهاست. در جشن فروردگان مردم پیش از عید نوروز بر روی پشت بامها، آتش برمیافروختند، اگر چنین میکردند تصور بر این بود که فروهرها (ارواح مردگان) به طور گروهی بازگشته و مانند یک سپاه به بازماندگان کمک خواهند کرد. در نتیجه جنگهای خیلی مهم، را سعی میکردند که در بهار آغاز کنند چون فروهرها، در بهار به یاری بازماندگان میآیند.
کوسه برنشین
مراسم کوسه برنشین یا بهار جشن. ابوریحان بیرونی شرح این رسم را آورده است که در اولین روز بهار مرد کوسه را بر خر مینشاندند که به دستی کلاغ داشت و به دستی بادزن که خود را مرتب باد میزد اشعاری میخواند که حاکی از وداع با زمستان و سرما بود و از مردم چیزی به سکه و دینار میگرفت. آنچه از مردم میستاند، از بامداد تا نیمروز به جهت خزانه و شاه بود و آنچه از نیمروز تا عصر اخذ میکرد، تعلق به خودش داشت. آنگاه اگر از عصر وی را می دیدند، مورد آزار و شتم قرار میدادند. این رسم در روزگار ساسانی و دوره اسلامی، توسط غلامان سیاه اجرا میشده که ملبس به لباسهای رنگارنگ شده و با آرایش ویژه و لهجه شکسته و خاصی که داشتند، دف و دایره میزدند و ترانههای نوروزی میخواندند. حاجی فیروزهای امروزی که مقارن نوروز و سال نو در کوی و برزن مردم را به طرب در میآورند، از بقایای آن رسم کهن است. با این تفاوت که امروزه چون غلام و سیاهانی نیستند که چنین کنند، دیگران خود را سیاه کرده و به زی آنان آراسته و تقلیدشان میکنند.
میر نوروزی
در ایران رسم بود در ایام عید نوروز محض تفریح عمومی و مضحکه فردی عامی و از میان مردم را به عنوان پادشاه یا امیر یا حاکمی موقتی به نام میر نوروزی انتخاب میکردند و برای یک یا چند روز زمام امور شهری را به عهدهاش میسپردند پس از انقضای ایام جشن سلطنت او نیز به پایان میرسیده است. واضح است که جز تفریح و خنده و بازی هیچ منظور دیگری در بین نبوده است و احکامی که میرنوروزی صادر میکرده پس از نوروز به حال اول بازگردانده میشده است. نظیر این جشن در بابل نیز مرسوم بود.
بار عام نوروزی
در زمان هخامنشیان، شاه، نوروز را در تخت جمشید برپا میداشت. از رسمهایی که شاهان در نوروز برگزار میکردند، یکی این بود که شاه جشن نوروز را افتتاح میکرد و به مردمان اعلام میداشت که وی آنان را بار خواهد داد و به آنان نیکی خواهد کرد. دومین روز، بلند پایهترین کسان را بار میداد، یعنی دهقانان و اعضای خاندانهای بزرگ (اشراف بلند پایه موروثی، ویسپوهران). سومین روز، اسوران و بلند پایهترین موبدان را بار میداد. چهارمین روز، خانواده خود و نزدیکان خویشان و درباریان را بار میداد و پنجمین روز، فرزندان و کارگزاران خود را بار میداد. بدین ترتیب به هر کدام رتبه و اکرامی را که شایسته آن بود ارزانی می داشت چون روز ششم فرا میرسید، شاه که وظایف خود را نسبت به آنان انجام دادهبود، نوروز را برای خود و در خلوت جشن میگرفت.
در دو جشن بزرگ نوروز و مهرگان تظلم و دادخواهی و بار عام شاه و رسوم اهدای پیش کشها بسیار اهمیت داشت و با تشریفات فراوان اجرا میشد. در نوروز رسمی در دربار جاری بود که اربابان نقش بندگان را برعهده میگرفتند و برعکس. خواجه نظامالملک طوسی وزیر مشهور سلاطین سلجوقی نکته دیگری درباره جشن نوروز در زمان ساسانیان ضبط کردهاست.
رسم ملکان عجم چنان بوده است که روز نوروز و مهرگان پادشاه اجازه دیدار عامه مردم را میدادهاست و هیچ کس را مانعی از دیدار با شاه نبودهاست. هر کس قصه خویش نوشته و شکایت خود را آماده میکرد و شاه نامهها و شکایات مردم را یک به یک، بررسی میکرد. اگر از شاه شکایتی میشد، موبد موبدان را قاضی قرار داده و شاه از تخت به زیر آمدی و پیش موبد به دو زانو مینشست و می گفت «بدون محابا بین من و این مرد داوری کن. هیچ گناهی نیست، نزدیک ایزد تعالی، بزرگتر از گناه پادشاهان چون شاه بیدادگر باشد، لشکر همه بیدادگر شوند و خدای عز و عجل را فراموش کنند و کفران نعمت آرند.» پس موبد به داد مردم، رسیدگی کرده و داد به تمامی بستاند و اگر کسی بر ملک، دعوی باطل کرده بود، عقوبتی بزرگ به او میداد و می گفت «این سزای آن کس است که بر شاه و مملکت وی عیب جوید.» در نوروز هر که ضعیف تر بود، نزدیکتر به شاه بود و کسانی که قویتر بودند، باید دورتر از شاه جای میگرفتند از زمان اردشیر تا زمان یزدگرد بزه گر (یکم)، این رسم بر جا بود. یزدگرد روشهای پدران را بگردانید.
خواجه نظامالملک طوسی، یزدگرد یکم را به عنوان پادشاهی که این رسم را برانداخته، معرفی کردهاست ولی در واقع این رسم توسط یزدگرد دوم، لغو شدهاست
مردم بابل از دورانهای بسیار قدیم، روز اول سال را، عموماً در اعتدال بهاری (۲۱ مارس) جشن میگرفتند. این زمان اول بهار و آغاز فصل نو است، زمانی که طبیعت از خواب زمستانی بیدار میشود، در حقیقت آغاز سال نو بود. از لوحهها چنین بر میآید که این جشن تقریباً از ۲۳۴۰ سال، پیش از میلاد، شناخته شده بود
قدمت نوروز در ایران باستان
آرتور کریستن سن، ایرانشناس نامدار دانمارکی نوشتهاست، سال ایرانیان باستان، به صورتی که آن را در سنگنوشتههای داریوش بزرگ در بیستون مییابیم، در پاییز آغاز میشد و جشن بسیار معروف مهرگان (بگیاد)، در اصل جشن اول سال ایرانیان بودهاست. از جشن نوروز در اوستا و ادبیات اوستایی هیچ نام برده نشده، چنانکه از مهرگان نیز اشارتی نیست. در اواخر فرمانروایی داریوش بزرگ، ایرانیان که تحت تأثیر تمدن آسیای صغیر و سرزمینهای مدیترانه ای قرار گرفته بودند، تقویم مصری را پذیرفتند که بر طبق آن سال به دوازده ماه سی روزه، به اضافهپنج روز اضافی (پنجه دزدیده یا خمسه مسترقه تقسیم شده بود و در اعتدال بهاری آغاز میشد. این سال، یعنی سال اوستایی جدید، سال دینی زرتشتی گشت و تا امروز در نزد پارسیان حفظ گردیدهاست. روز اول سال در اعتدال بهاری، اول فروردین، عید نوروز است.
استاد مهرداد بهار با نظریه وامگیری عید نوروز ایرانیان، از بین النهرین موافق نیست و عقیده دارد، از سه هزار سال پیش از میلاد، در آسیای غربی دو عید، رواج داشتهاست، عید آفرینش در اوایل پاییز و عید رستاخیزی که در آغاز بهار، برگزار میشدهاست. بعدها دو عید پاییزی و بهاری به یک عید تبدیل گردیده و سر بهار جشن گرفته میشدهاست. به اعتقاد مهرداد بهار، احتمالاً نوروز در ایران قبل از هخامنشیان وجود داشته، در اوستا مطرح نمیشود، چون یک عید ملی محسوب میشده و اوستا یک کتاب دینی است و جشنهای خاص خودش را دارد بعد از گذشت زمان، سرانجام دین زرتشتی، هم جشن مهرگان را که در آغاز یک عید بومی بوده و هم نوروز را میپذیرد.
جشن زرتشتی فروردگان
جشن فروردگان یا جشن همسپثمیدیه در دوران باستان به عنوان عید اصلی جشن گرفته میشد. این جشن فروهرها بود و ظاهراً در آن هنگام ده روز و ده شب برگزار می شد. فروهرها همان ارواح مردگانند نام فروردین که آغاز بهار است، برگرفته از نام فروهر هاست. در فروردین یشت آمده است که در مدت جشن فروردگان فروهرهای مؤمنان از اقامتگاههای خود میآیند و مدت ده شب در کنار مردم میمانند، این جشن مربوط به بازگشت مردگان بود. زمان این جشن به حساب گاه شمارهای امروزی، پنج روز آخر اسفند و پنج روز اول فروردین، بحساب میآمد. از زمانی که آغاز سال در اعتدال بهاری تعیین گردید، نوروز ششمین روز این جشن گشت که به فروردگان افزوده شد. بدین ترتیب اندیشه شکوه و پر اهمیت بودن ششمین روز جشن سال نو، در ذهن ایرانیان، از قبل وجود داشته و در زمان ساسانی هم حفظ گردید.
نوروز کوچک
روز نخست فروردین ماه نوروز عامه یا نوروز کوچک یا نوروز صغیر خوانده میشد. پنج روز اول فروردین جشن نوروز گونهای همگانی داشته و عموم مردمان به اجرای مراسم و سرور و شادمانی می گذرانیدهاند، از اینرو آنرا نوروز عامه نامیدهاند.
نوروز بزرگ در ششمین روز فروردین
در گاهشماری زرتشتی ایران باستان، روز ششم هر ماه شمسی و ماه سوم هر سال خورشیدی، بنام خرداد می باشد. نوروز بزرگ یا خردادروز نام ششمین روز فروردین ماه در ایران باستان بودهاست خردادامشاسپند موکل بر آب است و این روز بدو منسوب میباشد. این روز در میان جشنها و اعیاد فراوان ایران باستان به ویژه دوران ساسانیان از اهمیت و ارزش و تقدس خاصی بهره داشتهاست. بسیاری از حوادث مهم به موجب آن در چنین روزی واقع شده از جمله زرتشتیان بدان باور دارند که تولد زرتشت نیز در چنین روزی است بعدها وقتی ایرانیان اسلام و تقویم عربی را پذیرفتند، جشن زرتشتی فروردگان و نوروز بزرگ، در ششمین روز ماه فروردین، از بین رفت.
روژ له ئاسوی سوور شه وق ئه داته وه
ئه لی ئه مسالیش نه وروز هاته وه
که وی دلداری ئازادی و جوانی
ده روونی که یلی سوزی گورانی
به ری حه سره تی دل ئه کاته وه
بانگی په راوپه ره ده نگ ئه داته وه
له سه ر قه ندیل و شاهو و نه که روز
ئه لی : گه لی کورد نه وروزتان پیروز
باز هفت سین سرور
ماهی و تنگ بلور
سکه و سبزه و آب
نرگس و جام شراب
باز هم شادی عید
آرزوهای سپید
باز لیلای بهار
باز مجنونی بید
باز هم رنگین کمان
باز باران بهار
باز گل مست غرور
باز بلبل نغمه خوان
باز رقص دود عود
باز اسفند و گلاب
باز آن سودای ناب
کور باد چشم حسود
باز نوروز سعید
باز هم سال جدید
.
عید نوروز پیشاپیش بر شما مبارکباد
در آستانه عید نوروز هستیم. با شروع سال نو و شکوفایی طبیعت، بسیار بجاست که یک بازنگری در الگوی غذایی و عادات و رفتارهای تغذیهای خود انجام دهید و فصلی نو و شکوفا را در تغذیه یخود آغاز کنید.
با شروع سال نو و آغاز تعطیلات نوروز، ممکن است تغییرات گسترده و مهمی در تغذیه هم وطنان ما پیش آید که این تغییرات میتوانند بر سلامتی انسان اثر گذار باشند.در تعطیلات سال نو، بازار میهمانی و دید و بازدید رونق زیادی مییابد و به همان نسبت مصرف انواع شیرینی، شکلات، گز، سوهان، پشمک، آجیل و خشکبار افزایش پیدا میکند. شیرینیها به علت دارا بودن قند زیاد، جزء مواد پر کالری بوده و افراط در مصرف آنها موجب افزایش وزن و چاقی میشود.
توجه داشته باشید که افراط در مصرف قند و شکر و تمام مواد غذایی تهیه شده از آنها و نیز زیاده روی در مصرف مواد نشاستهای، میتواند علاوه بر چاقی موجب افزایش تری گلیسیرید خون نیز شود. تری گلیسیرید یکی از انواع چربیهای نامطلوب خون است و افزایش دراز مدت آن در خون موجب بالا رفتن سایر چربیهای نامطلوب و بروز اختلالات قلبی - عروقی میشود. مصرف مواد شیرین به سلامت دندانها نیز لطمه میزند و باعث پوسیدگی مینای دندان و فساد دندانها میشود. در ضمن افراط در مصرف انواع شیرینی، به علت افزایش قند خون، موجب احساس سیری شده و جلوی اشتها را برای صرف غذای اصلی میگیرد.
مغزها یا آجیلها نیز از مواد خوشمزهای هستند که طرفداران زیادی در بین مردم کشورمان دارند و در میهمانیهای نوروز از آنها استقبال زیادی به عمل میآید و معمولاً زینت بخش این میهمانیها میباشند، به خصوص کودکان که از طرفداران جدی آجیل هستند.
انواع مغزها و آجیل که شامل بادام، پسته، فندق، تخمه، بادام زمینی، بادام هندی و گردو میباشند، حاوی ارزش تغذیهای بالایی هستند و مصرف متعادل آنها برای سلامت مفید است. مغزها به علت داشتن چربی زیاد، بسیار پرکالری هستند و برای افراد لاغر و کسانی که نیاز به افزایش وزن دارند، مفید است.
چربی موجود در مغزها از انواع چربیهای گیاهی غیراشباع است. این نوع چربی به علت دارا بودن اسیدهای چرب با چند باند مضاعف، موجب افزایش کلسترول و سایر چربیهای نامطلوب خون نمیشود و در نتیجه زیانی برای قلب و عروق ندارد، حتی در کاهش چربیهای نامطلوب خون نیز مؤثر است.
انواع مغزها حاوی مقادیر مناسبی پروتئین هستند. البته پروتئین آجیل از دسته پروتئینهای گیاهی است و اگر به همراه نوع دیگری از پروتئینهای گیاهی مانند حبوبات یا غلات مصرف شود، تاثیر بهتر و بیشتری در سلامتی بدن خواهد داشت.
آجیل از منابع خوب ویتامینهای گروه B محسوب میشود و نیز حاوی مقادیر مناسبی آهن است.ماده یمعدنی دیگری که در مغزها به مقدار مناسب وجود دارد، روی است که در سلامت افراد و به خصوص در کودکان و بلوغ نوجوانان تأثیر مهمی دارد.
بنابراین میبینید که آجیل با داشتن ارزش تغذیهای بالا، از مواد مفیدی است که مصرف آن توصیه میشود؛ ولی به هنگام استفاده از انواع مغزها به خصوص در ایام عید که مصرف آنها معمولتر است، باید به چند نکته مهم توجه کرد:
۱- انواع آجیل معمولاً به صورت بو داده و پر نمک در مغازهها به فروش میرسد که افراط در مصرف آن موجب افزایش فشار خون و تجمع آب در بدن (اِدِم) میشود. بنابراین مصرف آجیل پر نمک و شور مفید نیست و به سلامت انسان آسیب میزند.
۲- مغزها چون حاوی مقدار زیادی چربی هستند، موجب افزایش وزن و چاقی میشوند بعضی از افراد تصور میکنند که چربیهای گیاهی موجب افزایش وزن نمیشوند و میتوان از آنها به طور نامحدود استفاده کرد. حال آنکه این تصور صحیح نیست و چربیهای گیاهی و مایع نیز مثل چربیهای حیوانی و جامد باعث چاقی میشوند. بنابراین باید به طور متعادل و مناسب از آنها استفاده کرد.
۳- انواع آجیل به علت دارا بودن چربی زیاد موجب کاهش اشتها و بروز احساس سیری میشوند. این امر به خصوص برای کودکان که کنترل زیادی در خوردن ندارند و حجم معدهشان نیز کم است، حائز اهمیت زیادی است.
در ایام نوروز برنامه غذایی روزانه افراد، معمولاً تغییر میکند و ممکن است بعضی از افراد به خصوص کودکان و نوجوانان، صبحها به علت دیر برخاستن از خواب و رفتن به میهمانی؛ صبحانه میل نکنند که همین نخوردن صبحانه موجب تمایل بیشتر به مصرف تنقلات از قبیل آجیل و شیرینی میشود و چنان که گفته شد، افراط در مصرف این قبیل تنقلات، مضراتی به شرح فوق برای بدن دارد. گاهی اوقات شیرینی و آجیل در ایام عید، جانشین ناهار یا شام میشود و برخی از افرادی که در مصرف این تنقلات افراط میکنند، به علت سیر شدن و یا ترس از چاقی، یک یا شش وعدهٔ غذایی اصلی را حذف مینمایند. توجه داشته باشید هر چند که تنقلات حاوی ارزش تغذیهای بالایی باشند، ولی نمیتوانند جانشین غذای اصلی انسان شوند مصرف سه وعده اصلی غذایی یعنی صبحانه، ناهار و شام برای همه افراد لازم است و باید بکوشید تا حد امکان از افراط در مصرف تنقلات چاق کننده، شیرین و پر چرب پرهیز کنید تا موجب چاقی، افزایش چربیهای نامطلوب خون و کاهش اشتها برای صرف غذای اصلی نشوند.
در ایام نوروز و تعطیلات سال نو ممکن است به علت صرف غذا در رستوران و یا دعوت به میهمانیهای ناهار و شام، الگوی غذایی افراد تغییر کند. غذاهایی که در میهمانیها یا رستورانها تهیه میشوند، معمولاً سرخ کرده، چربتر و پرنمکتر از غذاهای معمول خانگی هستند.
مصرف چنین غذاهایی علاوه بر آنکه موجب چاقی میشود، فشار خون و چربیهای خون را نیز افزایش میدهند و برای سلامتی بدن مفید نیستند، بنابراین برای حفظ سلامتی میهمانان و افرادی که برای شما عزیز و محترم هستند، باید از تهیه و سرو غذاهای چرب و پر نمک و دسرهای چرب و شیرین خودداری کنید.
آشامیدن آب را فراموش نکنید...
تغییر دیگری که در تعطیلات سال نو به طور معمول در تغذیهٔ افراد رخ میدهد؛ این است که به علت دید و بازدید و گذراندن زمان طولانی در خارج از خانه، مصرف آب به طور چشمگیری کاهش مییابد. این امر میتواند مشکلاتی برای سلامتی انسان ایجاد کند که بارزترین آنها، بروز یبوست است. آب یکی از مهمترین و مفیدترین موادی است که از بروز یبوست پیشگیری میکند و با کاهش مصرف آن، این عارضه به خصوص در کسانی که مستعد ابتلا به آن هستند، میتواند موجب ایجاد ناراحتی شود. آب جهت انجام واکنشهای داخلی بدن ضروری است و برای سلامتی و شادابی پوست نیز مفید است؛ پس مصرف این مادهحیات بخش را فراموش نکنید.
فواید مصرف میوه در نوروز
در میهمانیهای نوروزی شاید مصرف انواع میوه نیز کاهش یابد و تنقلاتی مانند شیرینی و آجیل، جانشین آن شود. این امر به خصوص در کودکان بیشتر مشاهده میشود. میوهها نیز مانند انواع سبزیها، از مواد غذایی بسیار مفید و خوشمزهای هستند که با دارا بودن مقدار قابل توجهی ویتامین و نیز مقادیر مناسبی املاح و همچنین آب، میتوانند به حفظ سلامت انسان کمک کنند. میوهها چنانچه با پوست مصرف شوند، حاوی مقدار زیادی فیبر غذایی هستند که از بروز یبوست پیشگیری کرده و موجب کاهش کلسترول و سایر چربیهای نامطلوب خون میشوند و نیز باعث تنظیم تعادل فشار خون میگردند و به حفظ سلامت قلب و عروق کمک میکنند. البته انواع سبزیها نیز از نظر فیبر غذایی غنی هستند. فیبر موجود در سبزیها و میوهها از ابتلا به سرطان پیشگیری میکند.
در بیماران دیابتی، مصرف فیبر غذایی موجب کنترل قندخون میشود. هر چند که افراد دیابتی بهتر است از میوههایی استفاده کنند که قند خون را کندتر بالا میبرند؛ مثل موز، سیب، گیلاس، خرما، انجیر، هلو و آلو. برخی از خانوادهها در میهمانیهای نوروزی با میوههای خشک مانند آلبالو خشک، برگه، قیسی، آلو، کشمش، توت خشک و امثال آن از میهمانان خود پذیرایی مینمایند. میوههای خشک؛ تنقلات مفیدی هستند که مقدار قابل توجهی انرژی در بدن تولید میکنند. در ضمن حاوی ویتامینهای گروه B، ویتامین A و آهن نیز هستند. اگر این مواد غذایی، جانشین هله هولههایی که در مغازهها به فروش میرسند و مواد افزودنی یا قند یا چربی زیادی هم دارند، شوند، میتوانند مواد مغذی مفیدی را برای بدن افراد به خصوص کودکان فراهم کنند. هم چنین از بروز یبوست نیز پیشگیری کنند، به خصوص آلو و انجیر خشکی که برای مدتی خیس شوند.
لازم است در نظر داشته باشید که میوههای خشک انرژی زیادی دارند و با افراط در مصرف آنها، موجب بروز چاقی خواهند شد. در ضمن این مواد غذایی به علت داشتن قند (البته قند آنها از نوع طبیعی است)، اگر قبل از غذای اصلی به مقدار زیاد مصرف شوند، جلوی اشتها را خواهند گرفت.
برای اینکه از تعطیلات خوشایند و فرح بخش نوروز حداکثر استفاده را ببرید و از عوارض ناگوار تغذیه نامناسب در این ایام محفوظ بمانید، لازم است در این ایام از برنامه ی غذایی مناسب، منظم و صحیح پیروی کنید و از افراط در مصرف تنقلات و سایر مواد غذایی (به جز سبزی و میوه) بپرهیزید.
پس به خاطر داشته باشید ...
مصرف مقدار کافی آب، میوهها و سبزیهای تازه را در برنامه غذایی روزانه خود فراموش نکنید. همچنین در کنار دید و بازدید و میهمانیهای نوروزی، از فرصت تعطیلات استفاده کرده و به ورزش پیاده روی و سایر فعالیتهای فیزیکی بپردازید. به این ترتیب میتوانید سلامت خود و خانوادهتان را تامین کنید.